نی نی جون ما
عزیز دل مامان الان شما یک ماه 19 روزه که کنار من و بابایی زندگی میکنی.لحظات قشنگی رو باهات سپری میکنم. خیلی خودت تو تو قلبم جا کردی .الان که باهات صحبت میکنیم میخندی و دل مامانو بدجوری اب میکنی .با بایی صبح که میخواد بره سر کار تو هی خندهای ناز نازی میکنی که طفلی دلش نمیاد بره اخه کی میتونه از این شیرین کاریها بگذره راستی خیلی هم لوس شدی لباتو بر میچینی بیا ببین ما هم بهت میخندیم .اخه خیلی ناز میشی عزیز دلم.فعلا ببببببببببببببببببببببببببببببببببببای
نویسنده :
mamany
21:13
یک ماه و 18 روز
بدون عنوان
تولد بابا جون 4دی
عزیزترینم.عشق ابدی من .دوستت دارم .وامیدوارم سالهای سال کنار من و کسرا به همین زیبایی امروز باشیم. تولدت مبارک ...
نویسنده :
mamany
21:33
شیشه گرفتن کسرا کوچولو
درتاریخ 28/ 9/ 1390 بابایی موفق شد.به اقا کسرا شیشه بده.انقدر جیگر میشی مامانی وقتی شیشه میخوری &...
نویسنده :
mamany
10:47
بدون عنوان
پسرم یک ماه شد
پسر ناز مامان امروز شد یک ماهه.مامانی و بابایی یک ماه با پسملشون روزهای سخت اما شیرینی رو پشت سر گذاشتن .پسرم خیلیییییییییییییییییییی دوست دارم. وقتی صدای گریه هاتو میشنوم و نمیدونم چه دردی داری دلم برات کباب میشه.خدا کنه این دل درد ها زودی تموم بشه تا منم خیالم راحت بشه.الان سرتو گذاشتی رو شونم و لالایی کردی خیلی شیطون شدی دیگه دوست نداری تو تختت بخوابی تا میذارمت شروع به غر زدن میکنی.راستی دیروز خاله زهرا از تهران اومدن دیدن شما گل پسر .وای خدای من مهدی و میلاد انقدر شیطونی کردن که خدا میدونه.من و بابایی هی به این دو تا نگاه میکردیم هی میگفتیم کسرا نباید اینطوری بشه .میلاد الان هشت ماهشه انقدر پسر بچه نه نه ای که خدا میدونه یک ثانیه از ما...
نویسنده :
mamany
13:15
خیلی دوست دارم
پسرم خیلی خیلی دوست دارم.میدونی مامانی وقتی تو دلم بودی خیلی حرف واسه نوشتن داشتم اما حالا که اومدی هیچ چیزی برای نوشتن ندارم.کلی فکر کردم تا اینکه به ذهنم رسید این شیطونی های که میکنی رو بنویسم.پسر عزیزم بعضی وقت ها خیلی اذییتم میکنی مثلا شب ها بعد از کلی که بهت شیر میدم ساعت 2 شب خوابت میبره میدونی پسرم شما خیلی شکمو تشریف دارین راس 2 ساعت بیدار میشی حتی بعضی وقت ها زودتر.ساعت 4 شب دوباره بیدار میشی شیر میخوری باز دوباره 6 همین طور ادامه میدی تا شب انقدر میخوری که همه رو پس میدی چند روز پیش انقدر پس میاوردی که بردیمت پش دکتر انقدر جالب بود واسم پسرم اخه مامانی اولین بار بود میرفت پیش دکتر اطفال.کلی معاینه کرد همه جای پسملمو.1200 گرم پسملم...
نویسنده :
mamany
12:19