کسراکسرا، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

وبلاگی برای پسملم

ماجراهای تخت پسملی

1390/7/26 11:48
نویسنده : mamany
560 بازدید
اشتراک گذاری

همین طور که قبلا برات گفته بودم بلاخره اقا نجاره بعد از این که بابایی کلی دعوا کرد دیروز اورد در خونه خوب حالا کسی نیست بیارتش طبقه سوم کسی حاظر نیست بیاد. هر کی یک بهانه.تخت شما تو حیاط موند تا این عمو علی و مامان بزرگ و عمه زهرا اومدن اخر شب کمک.بعد از این که مردهای خانواده کلی به در ودیوار زدن تخت شما رو رسید تو خونهاوه .حالا قراره بره تو اتاق شما همین طور که رفتن سمت در دیدیم که از درب اتاق جا نمیشهسوالسوال  نظرات یکی یکی شروع شد.از اون روزها که قرار بود تو اتاق خودت باشه هیچ کس نمیگفت که بچه رو که نمیشه تو اتاق تنها گذاشت.ولی حالا باید تختت شما تو پذیرای باشه به این دلیل که ما هم پیشت باشیمخندهقهقههخلا صه مامانی مخالف بابایی هم چون چاره ای نداشت نظرات قشنگ قشنگ میداد و موافق.جونم برات بگه که میخواییم تختتو تیکه تیکه کنیم تا اینکه جا بشه.ناراحت نشو مامانی بعد درستش میکنیم.باسه طلااوه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

رادین
26 مهر 90 13:50
خاله مگه تختش چقدر عرض داره؟ وای ناراحت شدم ولی اشکالی نداره خاطره بامزه ای شد
در هر صورت رادین کوچولو همینجا اعلام آمادگی میکنه برای هر گونه کمک


خاله ی هویار
1 آبان 90 20:13
با اجازه لینکتون کردمشمام بلینکین منو تا هویار یه دوست خوب داشته باشه